به گزارش مشرق، سفارت بریتانیا در ایران روز پنج شنبه ۲۳ خردادماه به مناسبت تولد ۹۳ سالگی ملکه الیزابت دوم میزبان جمعی زیادی از تجار ایرانی بود. از روزهای گذشته که خبر برگزاری این تولد در رسانههای غیر رسمی ایران منتشر شد دانشجویان و کاربران شبکههای اجتماعی انتقاد و اعتراض خود را نسبت به این موضوع اعلام کردند.
الیزابت الکساندرا مری که حالا چند روز است پا به ۹۳ سالگی گذاشته، قبلاً نیز سابقه غیبت در تولدش را داشته است. در واقع بهتر است این طور بگوییم که این اولین باری نیست که در ایران و از راه دور برای این ملکه تولد میگیرند! پیش تر نیز در دهه ۸۰ یکبار این اتفاق افتاده بود اما چیزی که این جشن را متمایز از جشن تولدهای قبلی کرده اقدام عجیب انگلیس است. این سفارت از روزهای پیش اعلام کرده بود که هزینهای از جیب خودش برای برگزاری این جشن نمیپردازد و هزینه آن را میبایست ایرانیها بپردازند. انگلیس از روزهای گذشته در ایمیلی به شرکتها؛ برندهای معتبر، هنرمندان و برخی سیاستمداران خواست که برای برگزاری این جشن مبلغی معادل ۲۵۰۰ پوند بپردازند و به نوعی اسپانسر این جشن تولد شوند.
این موضوع از روزهای گذشته واکنشهای زیادی در پی داشت تا اینکه چهارشنبه شب، جنبش عدالتخواه دانشگاه تهران با تحصن مقابل سفارت انگلیس اقدام به پخش کلیپی از اقدامات اخیر بریتانیا علیه ایران روی دیوار این سفارت کرد! این ویدئو نیز در کانالهای خبری با بازدید زیادی مواجه شد.
در زیر روایت و مشاهده از برگزاری این مراسم در سفارت بریتانیا واقع در خیابان جمهوری را میخوانید:
روز: پنج شنبه، ساعت: ۱۶:۳۰
از میدان فردوسی به سمت پایین حرکت کردم، راسته چرم فروشها مشغول کسب و کار خود بودند و از بازار داغ دلالان دلار خبری نبود. کم کم به تقاطع خیابان نوفل لوشاتو که رسیدم ماشینهای پلیس خود نمایی میکردند. ظاهراً نیروی انتظامی به کمک پلیس دیپلماتیک آمده بود. مقابل کیوسک پلیس دیپلماتیک در کنار درب سفارت چند مأمور ایستاده بود. کارت خبرنگاری خود را به آنها نشان دادم و با دست دیگرم پرینت کارت دعوت جشن تولد ملکه را که در فضای مجازی منتشر شده بود را و گفتم: «چطور میشه رفت تو؟» با لبخندی به من گفت: «خودت بهتر میدونی که باید به صورت رسمی دعوت شده باشی؛ حالا هم اینجا تجمع نکن و رد شو.» حرف مأمور اگر چه بدیهی منطقی بود اما به عنوان یک خبرنگار وظیفه داشتم شانش خود را برای ورود به این ضیافت شوم امتحان کنم!
به ناچار از عرض خیابان عبور کردم و مقابل درب سفارت به تماشا نشستم.
ساعت ۱۷:۵۰
حوالی ساعتی ۶ بعد از ظهر آرام آرام ماشینهایی با شیشههای دودی و با پلاکهای سیاسی یک به یک وارد سفارت میشدند. یکی از کارمندان سفارت به بیرون آمده بود و همراه با پلیس دیپلماتیک خودروها را چک و به داخل راهنمایی میکرد. سراسر خیابان نیروهای پلیس بود و فضای امنیتی حاکم به راحتی حس میشد.
ساعت ۱۸:۳۰
در حالی که مهمانها مشغول ورود به سفارت انگلیس بودند، کم کم تعدادی از دانشجویان نیز از دور به این سمت میآمدند. دانشجویانی که نه برای تبریک بلکه برای اعتراض آمده بودند. گروهی از دانشجویان با نظم در مقابل در اصلی سفارت ایستاده و هرکدام با بیلبوردی حاوی شعارهای مختلف، اعتراض خود را به برگزاری این مراسم اعلام میکردند.
از شعارها و تابلوها اینطور بر میآمد که دانشجویان و مردم نه صرفاً از برگزاری چنین مراسم در محل سفارت انگلستان، بلکه از شرکتها و افراد ایرانی که حاضر به پرداخت پول برای شرکت در این جشن تولد شدند، ناراضی هستند. شنیدهها حاکی از آن بود که مسؤولین زیادی از بخش خصوصی و دولتی در این مراسم شرکت کردهاند و این موضوع بیش از هرچیزی انتقاد دانشجوها را برانگیخته بود. شعارهایی مانند «اسپانسر باغیرت، پول رو بده به صنعت» به خوبی حرف دل دانشجویان را بیان میکرد. همچنین در میان آنها مجسمههای تمسخرآمیز از دونالد ترامپ هم دیده میشد.
ساعت ۱۹:۴۵
حضور دانشجویان در مقابل سفارت خیلی زود رسانهای شد و انتشار عکسهای آن در فضای مجازی، سبب شد این مسئله به موضوعی داغ در بین کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل شد. هشتگ #جشن_حقارت در توئیتر به دنبال همین حضور دانشجویان داغ شد و کاربران توییتری نظرات خود را با این هشتگ منتشر میکردند.
یکی از کاربران در توییتی نوشته است:
همچنین کابری با نام بهاره گفته است:
ساعت ۲۱:۰۰
هوا تاریک شده بود اما خیابان فردوسی همچنان شلوغ بود و پر رفت و آمد. بسیاری از دانشجویانی که مقابل سفارت تجمع کرده بودند رفتهاند، با این وجود فضا همچنان امنیتی بود. مأموران لباس شخصی را از دور هم به راحتی قابل تشخیص بودند. به فاصله هر ۲۰ متری تعدادی از آنها دور یک دیگر گعده کرده بودند. ماشینهای مهمانان یکی پس از دیگری از سفارت بیرون میآمدند و خودروهای ون شیشه دودی کنار خیابان به حرکت در میآمدند.
نگاه نگران مردم عابر در آن لحظات، چشمهای دوخته شده به در سفارت حین عبور از خیابان، نور قرمز آژیر خودروهای پلیس و صدای بیسیمهایی که توجهات را به سمت عابرهای پوششی جلب میکرد و سوالی که هنوز برای آن پاسخی پیدا نکردهام! چه کسانی به این ضیافت شوم دعوت شدند!؟